Game news & Download games

“این برای ما بسیار مهم است که شما بازی را به اتمام برسانید و بگویید: «من این لحظات را برای بازی*های بعدی و بعدی به خاطر خواهم سپرد.» این لحظات مانند لحظه ای است که مثلا بتمن ماسک خود را گرفته یا جیمز باند اولین مارتینی خود را بدست می آورد. این لحظات، همان*هایی هستند که شما می خواهید آن*ها را تجربه کنید و بگویید : «من آن لحظات را به یاد می آورم، آن ها به یاد ماندنی هستند.»

“ما نمی*خواهیم لارا تبدیل به یک قاتل خونسرد شود که فقط به اطراف برود و با کمان خود به همه شلیک کند، اما شما همچنین می*خواهید فکر کنید که او هر لحظه ممکن است کشته شود و او مجبور است که کسی را در وضعیت کاملا ناراحت کننده بکشد.”

“دو تا از دوستان او گروگان گرفته شده*اند، شما خیلی سریع متوجه می*شوید که این اتفاق تقصیر لارا بوده است و همین، این حس را در شما به وجود می*آورد که باید برای نجات دوستان خود دست به کار شوید. سپس شما هم ماجراهای جزیره و هم راز آن را پیش رو دارید، اما می*خواهید از شر آن خلاص شوید و آن*هایی که سعی دارند شما را بکشند خلاص کنید و دوستانتان را نجات دهید. ممکن است شما این*گونه احساس کنید که «نمی*رم اون*جا وایسم و باهاشون حرف بزنم؛ اون*ها می*خوان منو بکشن، پس من* هم همین کارو می*کنم.» با این*حال شما به خاطر این نکات و این موقعیت پیش آمده، به این فکر نمی*کنید که لارا به یک قاتل خونسرد تبدیل شده است. فرقی ندارد که این اولین باری است که او یک نفر را می*کشد یا نه، اما این احساس در شما ایجاد می*شود که به این که وی چرا این*کار را می*کند پی ببرید، و همین کششی در شما ایجاد می*کند که باعث می*شود فکر این که او یک قاتل ذاتی است را از سر بیرون کنید.”